صفحه 403
مسئله 102- از گناهان بزرگ در اسلام رباخوارى است كه قرآن شريف آن را جنگ با
خداوند متعال و رسولش مىداند:
«فَانْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
«و اگر (از ربا پرهيز نكنيد)، بدانيد به جنگ با خدا و فرستادۀ او،
برخاستهايد.»
و آن اقسامى دارد:
الف) قرض با بهره، گرچه آن بهره بسيار كم يا شرطى از شروط باشد، و هر چه
دربارۀ اين قسم از نظر قرآن و روايات مذمّت شده است، دربارۀ قرض بدون بهره كه به
آن قرضالحسنه مىگويند سفارش شده است و قرآن شريف آن را قرض به خداى متعال
مىداند:
«مَنْ ذَا الَّذى يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ
لَهُ أَجْرٌ كَريم»
«كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا نتيجهاش را براى وى دو چندان گرداند
و او را پاداشى خوش باشد؟»
ب) قرض مثل به مثل با زيادتر يا خريد و فروش مثل به مثل با زيادتر، نظير اينكه
يك سكّۀ طلا قرض دهد به يك سكّۀ طلا و هزارتومان و يا بفروشد سكّهاى به سكّهاى
با هزار تومان و اين قسم نيز در روايات ما ربا و حرام است، گرچه واقعاً و به
حسب ارزش، سودى و بهرهاى نباشد.
ج) بهره و سود بردن بهواسطۀ حيله شرعى نظير اينكه يك ميليون قرضالحسنه دهد،
ولى چيز كم ارزشى را بفروشد به يك صد هزار تومان، اين قسم نيز حرام است و اين همان تقلّب در
قانون است كه قرآن شريف آن را استهزا به آيات الهى مىداند.
د) انجام حيلهاى نه براى سود و بهره بردن بلكه براى اينكه ارزش واقعى مثل به
مثل را يكسان كند، نظير معاملۀ سكّهاى با سكّۀ ديگر گرچه از نظر وزن مساوى ولى از
نظر قيمت يكى گرانتر از ديگرى است و شخص سكّه گرانتر را با چيز كم ارزشى مىفروشد
به سكّۀ ارزانتر با پولى كه سكّۀ ارزانتر را مساوى با سكّۀ گرانتر كند، و يا سكّۀ
گرانتر را مىفروشد به همان سكّۀ ارزانتر يا قرض مىدهد به همان ارزانتر، ولى چيز
كمارزشى را مىفروشد به قيمتى كه تفاوت آنها را جبران
صفحه 404
نمايد، و اين قسم همان حيلهاى است كه گفتهاند: چه خوب است از حرام به حلال فرار كردن.
مسئله 103- ربا دادن نظير ربا خوردن حرام است و بايد دانست مالى كه
در آن ربا باشد يا براى آن ربا داده شده باشد بركت ندارد و قرآن مىفرمايد كه آن
مال نابود مىشود.
«يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِى الصَّدَقات»
«خداوند از بركت ربا مىكاهد و بر صدقات مىافزايد.»
مسئله 104- در حرمت ربا فرقى نيست كه ربادهنده راضى باشد يا نه، بلكه اگر براى
ربادهنده سود كلانى هم داشته، باز ربا دادن و ربا گرفتن حرام است، و همچنين فرقى نيست
كه با هم بيگانه باشند يا خويش، بنابراين پدر و مادر از فرزند و بالعكس، و زن و
شوهر از يكديگر، و دو برادر از يكديگر و دو خواهر از يكديگر و خواهر و برادر از
يكديگر و مانند اينها، نمىتوانند ربا بگيرند، ولى رباگرفتن مسلمان از كافر مانعى
ندارد.
مسئله 105- مستحب است كسى كه قرضالحسنه مىگيرد، چيزى به قرض دهنده بدهد و
فرقى نيست كه قرض دهنده از اوّل بداند كه قرضگيرنده به او چيزى مىدهد يا نداند و
همين مقدار كه قرض دهنده خود را بيش از آنچه قرض داده است بستانكار نداند،
مىتواند از قرض گيرنده چيزى بگيرد.
مسئله 106- توبه از ربادادن پشيمانى از گذشته
و ترك آن كار زشت و استغفار و انابه به درگاه حقّ تعالى است، و در توبه از ربا
خوردن علاوه بر اين امور، بايد آنچه را ربا خورده است پس دهد، بلكه اگر ربا خور
بميرد، آنچه از طريق ربا گرفته است به ورثه منتقل نمىشود، و اگر مفلس بود، توبۀ
او گرچه قبول است، ولى بايد تحصيل رضايت از ربادهندگان كند و اگر ممكن نباشد، بايد
تصميم داشته باشد كه در اوّل زمان ممكن آن را رد كند، و اگر از دنيا برود، اميد
است خداوند رئوف بستانكاران را در قيامت راضى كند و رباگيرنده مورد عفو و رحمت
خداى تعالى واقع شود.
مسئله 107- اگر از روى نسيان و غفلت ربا خورد گرچه گناه نكرده است، ولى بايد بعد
از توجّه، آنچه را گرفته است به ربا دهنده رد كند، ولى اگر از روى جهل بود، (چه
جهل قصورى يا تقصيرى و چه جهل به حكم يا به موضوع بود)، بعد از علم لازم نيست آنچه
را ربا خورده است رد كند و از آن به بعد بايد اطراف آن كار زشت كه دنيا و آخرت ربا
گيرنده و ربادهنده را تباه مىكند نگردد.